معنی فارسی hauflin

B1

حافلین، نوعی خط یا نشانه که برای مشخص کردن حدود و مرزها استفاده می‌شود.

A line drawn to demarcate a boundary or area.

example
معنی(example):

پسر در میدان یک خط حافلین کشید.

مثال:

The boy ran a hauf line in the field.

معنی(example):

او یک خط حافلین کشید تا مرز را مشخص کند.

مثال:

She drew a hauf line to mark the boundary.

معنی فارسی کلمه hauflin

: معنی hauflin به فارسی

حافلین، نوعی خط یا نشانه که برای مشخص کردن حدود و مرزها استفاده می‌شود.