معنی فارسی hav

B2

هاو، بندر یا مکان کشتیرانی است که معمولاً به صورت سنتی تعریف می‌شود.

Hav refers to a harbor, especially one that is traditional in nature.

example
معنی(example):

هاو یک بندر سنتی ترکیه است.

مثال:

The hav is a traditional Turkish harbor.

معنی(example):

ما به هاو رفتیم تا از غذاهای دریایی تازه لذت ببریم.

مثال:

We visited the hav to enjoy the fresh seafood.

معنی فارسی کلمه hav

: معنی hav به فارسی

هاو، بندر یا مکان کشتیرانی است که معمولاً به صورت سنتی تعریف می‌شود.