معنی فارسی haval

B1

حواصیل، شامل تشریفات و رفتارهای خاص در تعاملات اجتماعی.

A term often used to describe etiquette or protocol in certain contexts.

example
معنی(example):

آنها در حین مذاکرات به حواصیل مشغول بودند.

مثال:

They engaged in haval during the negotiations.

معنی(example):

حواصیل معمولاً در موقعیت‌های رقابتی دیده می‌شود.

مثال:

Haval is often seen in competitive situations.

معنی فارسی کلمه haval

: معنی haval به فارسی

حواصیل، شامل تشریفات و رفتارهای خاص در تعاملات اجتماعی.