معنی فارسی have — to do with
B1به چیزی مربوط بودن یا ارتباط داشتن.
To be connected or related to something.
- IDIOM
example
معنی(example):
این موضوع به یافتههای اخیر ما مربوط میشود.
مثال:
This topic has to do with our recent findings.
معنی(example):
آیا مطالعات شما به اهداف شغلیتان مربوط میشود؟
مثال:
Do your studies have to do with your career goals?
معنی فارسی کلمه have — to do with
:
به چیزی مربوط بودن یا ارتباط داشتن.