معنی فارسی have a leg-up on
B2برتری یا مزیت داشتن نسبت به دیگران.
To have an advantage over someone.
- IDIOM
example
معنی(example):
او به خاطر تجربیاتش بر رقبا برتری داشت.
مثال:
She had a leg-up on the competition due to her experience.
معنی(example):
داشتن ارتباطات به شما در پیدا کردن کار کمک میکند.
مثال:
Having connections gives you a leg-up on finding a job.
معنی فارسی کلمه have a leg-up on
:
برتری یا مزیت داشتن نسبت به دیگران.