معنی فارسی have a screw loose
B2به معنای غیرعادی رفتار کردن یا دیوانه به نظر رسیدن.
To be somewhat crazy or eccentric.
- verb
verb
معنی(verb):
To be insane, irrational, or eccentric.
example
معنی(example):
او به طور عجیبی رفتار میکند؛ فکر میکنم یک پیچش شل شده است.
مثال:
He acts strangely; I think he has a screw loose.
معنی(example):
گاه گاهی احساس میکنم بعد از یک روز طولانی یک پیچم شل شده است.
مثال:
Sometimes I feel like I have a screw loose after a long day.
معنی فارسی کلمه have a screw loose
:
به معنای غیرعادی رفتار کردن یا دیوانه به نظر رسیدن.