معنی فارسی have first dibs on
B1اولین حق یا فرصت برای انتخاب یک چیز.
To have the first right to choose or claim something.
- IDIOM
example
معنی(example):
من حق اولویت بر روی بازی ویدیویی جدید را دارم.
مثال:
I have first dibs on the new video game.
معنی(example):
از آنجا که او اولین نفر رسیده است، او حق اولویت روی بهترین صندلی را دارد.
مثال:
Since she arrived first, she has first dibs on the best seat.
معنی فارسی کلمه have first dibs on
:
اولین حق یا فرصت برای انتخاب یک چیز.