معنی فارسی have something coming out of one's ears

B2

عبارت به این معناست که فرد مقدار زیادی از یک چیز را دارد.

To have an excessive amount of something.

example
معنی(example):

بعد از تحصیل تمام شب، اطلاعات از گوش‌هایم در حال بیرون آمدن بود.

مثال:

After studying all night, I had information coming out of my ears.

معنی(example):

او این هفته تکالیف مدرسه دارد که از گوش‌هایش در حال بیرون آمدن است.

مثال:

She has homework coming out of her ears this week.

معنی فارسی کلمه have something coming out of one's ears

:

عبارت به این معناست که فرد مقدار زیادی از یک چیز را دارد.