معنی فارسی have something against someone
B1داشتن یک احساس منفی یا مشکل با کسی.
To have a grievance or issue with someone.
- IDIOM
example
معنی(example):
من هیچ چیزی علیه او ندارم؛ او انسان خوبی است.
مثال:
I don't have anything against him; he's a good person.
معنی(example):
او چیزی علیه همکارش به خاطر رفتار او دارد.
مثال:
She has something against her colleague for his behavior.
معنی فارسی کلمه have something against someone
:
داشتن یک احساس منفی یا مشکل با کسی.