معنی فارسی have-ones-back-to-the-wall

B1

به معنای این است که فرد در موقعیتی قرار دارد که هیچ گزینه‌ای جز دفاع ندارد و مجبور است برای برطرف کردن مشکل یا فشار به مقابله بپردازد.

To be in a difficult situation where there is little or no opportunity to avoid an outcome.

example
معنی(example):

وقتی که به دیوار فشار می‌آورید، هیچ گزینه‌ای جز مبارزه کردن ندارید.

مثال:

When you have your back to the wall, you have no choice but to fight back.

معنی(example):

در مذاکرات، احساس می‌کردم که به دیوار فشار آورده‌ام، بنابراین یک پیشنهاد جسورانه دادم.

مثال:

In negotiations, I felt I had my back to the wall, so I made a bold offer.

معنی فارسی کلمه have-ones-back-to-the-wall

: معنی have-ones-back-to-the-wall به فارسی

به معنای این است که فرد در موقعیتی قرار دارد که هیچ گزینه‌ای جز دفاع ندارد و مجبور است برای برطرف کردن مشکل یا فشار به مقابله بپردازد.