معنی فارسی haver
B1 /ˈheɪvə/به معنی کسی که زیاد صحبت میکند و طرز صحبت کردنش توخالی است.
A person who talks excessively without substance.
- verb
verb
معنی(verb):
To hem and haw
معنی(verb):
To talk foolishly; to chatter.
example
معنی(example):
او خیلی هوراست؛ نمیتواند صحبت کردن را متوقف کند.
مثال:
He is such a haver; he can’t stop talking.
معنی(example):
در جلسه هور نزنید.
مثال:
Don’t be a haver during the meeting.
معنی فارسی کلمه haver
:
به معنی کسی که زیاد صحبت میکند و طرز صحبت کردنش توخالی است.