معنی فارسی havocker

B2

حواکار به شخصی اطلاق می‌شود که باعث اختلال یا همهمه در یک وضعیت می‌شود.

A person who causes chaos or disruption.

example
معنی(example):

حواکار در این رویداد ایجاد اختلال کرد.

مثال:

The havocker caused disruption at the event.

معنی(example):

او نقش حواکار را در نمایش بازی کرد.

مثال:

She played the role of a havocker in the play.

معنی فارسی کلمه havocker

: معنی havocker به فارسی

حواکار به شخصی اطلاق می‌شود که باعث اختلال یا همهمه در یک وضعیت می‌شود.