معنی فارسی hayings

B1

عملیات برداشت یونجه، به ویژه در زمان مناسب برای خشک شدن چمن.

The act of cutting and gathering hay.

example
معنی(example):

برداشت یونجه در اواخر تابستان زمانی که چمن خشک بود، انجام شد.

مثال:

The hayings took place in late summer when the grass was dry.

معنی(example):

برداشت‌های امسال موفق‌تر از سال گذشته بودند.

مثال:

The hayings this year were more successful than last year's.

معنی فارسی کلمه hayings

: معنی hayings به فارسی

عملیات برداشت یونجه، به ویژه در زمان مناسب برای خشک شدن چمن.