معنی فارسی hazings
B1آزار و اذیت، معمولاً در مورد اعمال سختگیرانه یا بیرحمانهای که به اعضای جدید گروهها یا سازمانها تحمیل میشود.
The act of initiating someone into a group by means of humiliating or dangerous tasks.
- NOUN
example
معنی(example):
شکنجههای در انجمن برادری همیشه مخفی نگه داشته میشد.
مثال:
The hazings in the fraternity were always kept secret.
معنی(example):
او اعتراف کرد که شکنجهها ایده خوبی نبود.
مثال:
He admitted that the hazings were not a good idea.
معنی فارسی کلمه hazings
:
آزار و اذیت، معمولاً در مورد اعمال سختگیرانه یا بیرحمانهای که به اعضای جدید گروهها یا سازمانها تحمیل میشود.