معنی فارسی head seas
B2دریاهای مخالف، حالتی از دریا که در آن امواج به سمت قایق میآیند و سفر را دشوار میکنند.
Waves that come directly against the direction of travel.
- noun
noun
معنی(noun):
A sea that meets the head of a vessel or rolls against her course.
example
معنی(example):
کشتی با دریاهای مخالف روبرو شد، که navigat کردن را سخت کرد.
مثال:
The ship encountered head seas, making it difficult to navigate.
معنی(example):
قایقسواری در دریاهای مخالف میتواند بسیار دشوار باشد.
مثال:
Sailing into head seas can be very challenging.
معنی فارسی کلمه head seas
:
دریاهای مخالف، حالتی از دریا که در آن امواج به سمت قایق میآیند و سفر را دشوار میکنند.