معنی فارسی head-banger

B1

کسی که در هنگام گوش دادن به موسیقی سنگین به شدت بر سر خود ضربه می‌زند.

A person who vigorously shakes their head in time with heavy metal music.

example
معنی(example):

او به عنوان یک سر شلاقی شناخته می‌شود و آهنگ‌های سنگین را دوست دارد.

مثال:

He is known as a head-banger and loves heavy metal.

معنی(example):

یک سر شلاقی واقعی از ریف‌های بلند گیتار لذت می‌برد.

مثال:

A real head-banger enjoys the loud guitar riffs.

معنی فارسی کلمه head-banger

: معنی head-banger به فارسی

کسی که در هنگام گوش دادن به موسیقی سنگین به شدت بر سر خود ضربه می‌زند.