معنی فارسی headboys
B2سرپرستان پسران، به گروهی از دانشآموزان ارشد و مسئول در یک مدرسه اطلاق میشود.
Multiple senior boys in a school who hold leadership positions.
- NOUN
example
معنی(example):
سرپرستان یک رویداد خیریه برای جامعه سازماندهی کردند.
مثال:
The headboys organized a charity event for the community.
معنی(example):
سرپرستان معمولاً جلسات شورای دانشآموزی را هدایت میکنند.
مثال:
Headboys often lead the student council meetings.
معنی فارسی کلمه headboys
:
سرپرستان پسران، به گروهی از دانشآموزان ارشد و مسئول در یک مدرسه اطلاق میشود.