معنی فارسی headwards
B1به معنی به سمت جلو یا به سمت بالاست، به ویژه در زمینه حرکت یا پرواز.
In the direction of the head or forward.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
Toward the head.
example
معنی(example):
پرنده به سمت سر به سوی کوهها پرواز کرد.
مثال:
The bird flew headwards towards the mountains.
معنی(example):
آنها به سمت سر برای کاوش در غار رفتند.
مثال:
They walked headwards to explore the cave.
معنی فارسی کلمه headwards
:
به معنی به سمت جلو یا به سمت بالاست، به ویژه در زمینه حرکت یا پرواز.