معنی فارسی health check

B1

بررسی وضعیت سلامتی یک فرد توسط یک پزشک.

A medical examination to assess a person's health.

example
معنی(example):

خوب است که بررسی سلامت را به طور منظم انجام دهید.

مثال:

It's good to have a regular health check.

معنی(example):

او یک بررسی سلامت با پزشکش برنامه‌ریزی کرده است.

مثال:

She scheduled a health check with her doctor.

معنی فارسی کلمه health check

: معنی health check به فارسی

بررسی وضعیت سلامتی یک فرد توسط یک پزشک.