معنی فارسی health farm
B1مکانی که در آن خدماتی برای بهبود سلامت یا آرامش ارائه میشود.
A facility that promotes wellness through various treatments and therapies.
- NOUN
example
معنی(example):
او به یک مزرعه سلامت رفت تا استراحت کند.
مثال:
She visited a health farm to relax.
معنی(example):
مزرعههای سلامت برنامههای مختلفی برای سلامت ارائه میدهند.
مثال:
Health farms offer various wellness programs.
معنی فارسی کلمه health farm
:
مکانی که در آن خدماتی برای بهبود سلامت یا آرامش ارائه میشود.