معنی فارسی health spa
B2مرکز سلامتی، مکانی برای فراهم آوردن خدمات سلامتی و زیبایی.
A facility offering health and wellness treatments, often including massages, facials, and other relaxation services.
- NOUN
example
معنی(example):
او به یک مرکز سلامتی برای استراحت رفت.
مثال:
She visited a health spa for relaxation.
معنی(example):
این مرکز سلامتی درمانهای مختلفی ارائه میدهد.
مثال:
The health spa offers various treatments.
معنی فارسی کلمه health spa
:
مرکز سلامتی، مکانی برای فراهم آوردن خدمات سلامتی و زیبایی.