معنی فارسی hearable
B1قابل شنیدن، به معنای اینکه صدا یا صوت به طور واضح و مشخص شنیده میشود.
Capable of being heard; audible.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صدا بهسختی قابل شنیدن بود وقتی موسیقی بلند بود.
مثال:
The sound was barely hearable over the loud music.
معنی(example):
صدای او به خاطر میکروفن قابل شنیدن بود.
مثال:
Her voice was hearable thanks to the microphone.
معنی فارسی کلمه hearable
:
قابل شنیدن، به معنای اینکه صدا یا صوت به طور واضح و مشخص شنیده میشود.