معنی فارسی hearingless
B1بدون توانایی شنیدن، به ویژه در مورد افراد.
Lacking the ability to hear; deaf.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او با چالشهایی به عنوان یک فرد بدون شنوا مواجه شد.
مثال:
He faced challenges as a hearingless individual.
معنی(example):
جامعههای بدون شنوا اغلب از زبان اشاره استفاده میکنند.
مثال:
Hearingless communities often use sign language.
معنی فارسی کلمه hearingless
:
بدون توانایی شنیدن، به ویژه در مورد افراد.