معنی فارسی heart transplants

B2

عمل جراحی پیچیده‌ای که در آن یک قلب بیمار با قلب اهدا شده جایگزین می‌شود.

A surgical procedure to replace a diseased heart with a healthy one from a donor.

example
معنی(example):

پزشکان پیوند قلب را برای نجات بیماران مبتلا به بیماری‌های شدید قلبی انجام می‌دهند.

مثال:

Doctors perform heart transplants to save patients with severe heart disease.

معنی(example):

نرخ موفقیت پیوند قلب در طول سال‌ها بهبود یافته است.

مثال:

The success rate of heart transplants has improved over the years.

معنی فارسی کلمه heart transplants

: معنی heart transplants به فارسی

عمل جراحی پیچیده‌ای که در آن یک قلب بیمار با قلب اهدا شده جایگزین می‌شود.