معنی فارسی heartful
B1پر از احساس و محبت، نشاندهنده توجه و عشق واقعی.
Full of heart or feeling; sincere and warm.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در مراسم سخنرانی دلگرمکنندهای ارائه داد.
مثال:
He gave a heartful speech at the ceremony.
معنی(example):
عذرخواهی دلگرمکنندهاش توسط همه پذیرفته شد.
مثال:
Her heartful apology was accepted by everyone.
معنی فارسی کلمه heartful
:
پر از احساس و محبت، نشاندهنده توجه و عشق واقعی.