معنی فارسی heartquake
B1زلزله قلبی، احساس ناگهانی و شدید هیجان یا حس عاشقانه.
A sudden emotional disturbance or feeling, often associated with love or excitement.
- NOUN
example
معنی(example):
خبر در مورد تولهسگ باعث شد او یک زلزله قلبی را تجربه کند.
مثال:
The news about the puppy gave her a heartquake.
معنی(example):
اعتراف او باعث زلزله قلبی در اتاق شد.
مثال:
His confession caused a heartquake in the room.
معنی فارسی کلمه heartquake
:
زلزله قلبی، احساس ناگهانی و شدید هیجان یا حس عاشقانه.