معنی فارسی heatful

B2

گرم و دلپذیر، توصیفی برای جوی که احساس راحتی و محبت را منتقل می‌کند.

Warm in nature; conveying a sense of comfort and friendliness.

example
معنی(example):

جو گرم و دلپذیر باعث شد همه احساس راحتی کنند.

مثال:

The heatful atmosphere made everyone feel comfortable.

معنی(example):

طبیعت گرم او بسیاری از دوستان را به خود جذب کرد.

مثال:

Her heatful nature attracted many friends.

معنی فارسی کلمه heatful

: معنی heatful به فارسی

گرم و دلپذیر، توصیفی برای جوی که احساس راحتی و محبت را منتقل می‌کند.