معنی فارسی heating plant
B2مکانی که در آن گرما یا آب گرم تولید میشود.
A facility where heat is generated for a community.
- NOUN
example
معنی(example):
شهر یک نیروگاه گرمایی بزرگ دارد که آب گرم تأمین میکند.
مثال:
The city has a large heating plant supplying hot water.
معنی(example):
این نیروگاه گرمایی از منابع انرژی تجدیدپذیر استفاده میکند.
مثال:
This heating plant uses renewable energy sources.
معنی فارسی کلمه heating plant
:
مکانی که در آن گرما یا آب گرم تولید میشود.