معنی فارسی heatmaking

B1

فرایند تولید گرما، که در آن پیچیدگی‌ها و روش‌های مختلفی وجود دارد.

The act or process of generating heat.

example
معنی(example):

تولید گرما برای پختن غذا به درستی ضروری است.

مثال:

Heatmaking is essential for cooking food properly.

معنی(example):

فرایند تولید گرما شامل تکنیک‌های مختلف است.

مثال:

The process of heatmaking involves various techniques.

معنی فارسی کلمه heatmaking

: معنی heatmaking به فارسی

فرایند تولید گرما، که در آن پیچیدگی‌ها و روش‌های مختلفی وجود دارد.