معنی فارسی heatproof

B1

موادی که در برابر دماهای بالا آسیب نمی‌بینند.

Able to withstand high temperatures without damage.

verb
معنی(verb):

To make insulating and incombustible.

adjective
معنی(adjective):

Insulating and incombustible

example
معنی(example):

این دستکش‌ها برای آشپزی مقاوم در برابر حرارت هستند.

مثال:

These gloves are heatproof for cooking.

معنی(example):

شما به مواد مقاوم در برابر حرارت برای این پروژه نیاز دارید.

مثال:

You need heatproof materials for this project.

معنی فارسی کلمه heatproof

: معنی heatproof به فارسی

موادی که در برابر دماهای بالا آسیب نمی‌بینند.