معنی فارسی heatwave
B2دورهای که در آن دما به طور غیرعادی بالا میرود و معمولاً برای چند روز طول میکشد.
A prolonged period of excessively hot weather, often paired with high humidity.
- noun
noun
معنی(noun):
A period of very hot weather.
example
معنی(example):
موج گرما به مدت چند روز ادامه داشت.
مثال:
The heatwave lasted for several days.
معنی(example):
در طول موج گرما، دما به بالاترین رکوردها رسید.
مثال:
During the heatwave, temperatures soared to record highs.
معنی فارسی کلمه heatwave
:
دورهای که در آن دما به طور غیرعادی بالا میرود و معمولاً برای چند روز طول میکشد.