معنی فارسی heedlessness

B1

حالت یا کیفیت عدم توجه و دقت در انجام کارها.

The quality of being careless or inattentive.

example
معنی(example):

بی‌توجهی او او را به موقعیت‌های خطرناک کشاند.

مثال:

His heedlessness led him into dangerous situations.

معنی(example):

او اغلب با بی‌توجهی عمل می‌کرد و خطرات موجود را نادیده می‌گرفت.

مثال:

He often acted with heedlessness, ignoring the risks involved.

معنی فارسی کلمه heedlessness

: معنی heedlessness به فارسی

حالت یا کیفیت عدم توجه و دقت در انجام کارها.