معنی فارسی heeds

B1 /hiːdz/

توجه کردن و قبول کردن چیزی به ویژه در زمینه نصیحت یا هشدار.

To pay attention to or take notice of something.

verb

معنی(verb):

To guard, protect.

معنی(verb):

To mind; to regard with care; to take notice of; to attend to; to observe.

معنی(verb):

To pay attention, care.

example

معنی(example):

او همیشه به توصیه‌های والدینش توجه می‌کند.

مثال:

She always heeds the advice of her parents.

معنی(example):

به علامت‌های هشدار توجه کنید تا در امان باشید.

مثال:

Heed the warning signs to stay safe.

معنی فارسی کلمه heeds

توجه کردن و قبول کردن چیزی به ویژه در زمینه نصیحت یا هشدار.