معنی فارسی heep

A1

توده یا انبوهی از اشیاء به صورتی نامنظم.

A heap or pile of items, often in a disordered manner.

example
معنی(example):

یک توده لباس روی زمین بود.

مثال:

A heep of clothes was lying on the floor.

معنی(example):

او برای مقاله‌اش یک توده پیش‌نویس ساخت.

مثال:

He made a heep of drafts for his essay.

معنی فارسی کلمه heep

: معنی heep به فارسی

توده یا انبوهی از اشیاء به صورتی نامنظم.