معنی فارسی hegemonise

B2

هژمونی کردن، تحت سلطه قرار دادن یا تسلط پیدا کردن بر دیگران به ویژه در سیاست یا روابط بین‌الملل.

To dominate or lead over others, especially in a political or international context.

verb
معنی(verb):

To subject to hegemony

example
معنی(example):

برخی از دانشمندان علوم سیاسی معتقدند که برخی کشورها تمایل دارند همسایگان خود را هژمونی کنند.

مثال:

Some political scientists argue that certain countries tend to hegemonise their neighbors.

معنی(example):

در یک بازار رقابتی، یک شرکت ممکن است سعی کند با ادغام های استراتژیک موقعیت خود را هژمونی کند.

مثال:

In a competitive market, a company may attempt to hegemonise its position through strategic mergers.

معنی فارسی کلمه hegemonise

: معنی hegemonise به فارسی

هژمونی کردن، تحت سلطه قرار دادن یا تسلط پیدا کردن بر دیگران به ویژه در سیاست یا روابط بین‌الملل.