معنی فارسی heighday

B2

دوران اوج، زمانی که چیزی به بهترین حالت یا بیشترین فعالیت خود می‌رسد.

A period of great success or popularity.

example
معنی(example):

این جشنواره برای جامعه یک دوران اوج بود که همه را گرد هم آورد.

مثال:

The festival was a heighday for the community, bringing everyone together.

معنی(example):

حرفه او در زمان برنده شدن جایزه به اوج خود رسید.

مثال:

His career reached its heighday when he won the award.

معنی فارسی کلمه heighday

: معنی heighday به فارسی

دوران اوج، زمانی که چیزی به بهترین حالت یا بیشترین فعالیت خود می‌رسد.