معنی فارسی heighth

B1

ارتفاع، فاصله عمودی از یک نقطه به سطحی مشخص.

The measurement of how tall something is.

example
معنی(example):

شرکت اندازه‌گیری ارتفاع کوه را به‌طور دقیق انجام داد.

مثال:

The heighth of the mountain was measured accurately by the team.

معنی(example):

او ارتفاع درخت را قبل از طوفان یادداشت کرد.

مثال:

He noted the heighth of the tree before the storm.

معنی فارسی کلمه heighth

: معنی heighth به فارسی

ارتفاع، فاصله عمودی از یک نقطه به سطحی مشخص.