معنی فارسی heiling

B1

هییلینگ، عملی که در آن به شیوه خاصی سلام داده می‌شود، معمولاً در زمینه‌های فرهنگی خاص.

The act of greeting in a particular manner, often found in cultural settings.

example
معنی(example):

هییلینگ عمل سلام کردن به شیوه‌ای خاص است.

مثال:

Heiling is the act of greeting in a specific manner.

معنی(example):

هییلینگ ممکن است در زمینه‌های فرهنگی اتخاذ شود.

مثال:

Heiling may be adopted in cultural contexts.

معنی فارسی کلمه heiling

: معنی heiling به فارسی

هییلینگ، عملی که در آن به شیوه خاصی سلام داده می‌شود، معمولاً در زمینه‌های فرهنگی خاص.