معنی فارسی heiressdom

B2

حالت یا موقعیتی که در آن فردی به عنوان وراث ثروت و دارایی‌ها شناخته می‌شود.

The state or condition of being an heiress; inheritance and status associated with it.

example
معنی(example):

پس از فوت پدرش، او میراث‌داری املاک را به ارث برد.

مثال:

After her father passed away, she inherited the heiressdom of the estate.

معنی(example):

میراث‌داری می‌تواند با مسئولیت‌ها و انتظارات زیادی همراه باشد.

مثال:

The heiressdom can come with many responsibilities and expectations.

معنی فارسی کلمه heiressdom

: معنی heiressdom به فارسی

حالت یا موقعیتی که در آن فردی به عنوان وراث ثروت و دارایی‌ها شناخته می‌شود.