معنی فارسی heirship
B2وضعیت یا قانونی که نشان‌دهنده حق و مسئولیت‌های یک وارث است.
The condition of being an heir; the rights and responsibilities associated with inheritance.
- NOUN
example
معنی(example):
وارثی املاک بین اعضای خانواده مورد اختلاف بود.
مثال:
The heirship of the estate was disputed among the family members.
معنی(example):
او سال‌ها را صرف درک جوانب قانونی وارثی کرد.
مثال:
He spent years understanding the legal aspects of heirship.
معنی فارسی کلمه heirship
:
وضعیت یا قانونی که نشان‌دهنده حق و مسئولیت‌های یک وارث است.
