معنی فارسی helicoidally

B1

هلیکوییدالی، به گونه‌ای که به شکل مارپیچ یا پیچیده باشد.

In a manner resembling or relating to a helix or spiral.

example
معنی(example):

الگوها به صورت هلیکوییدالی برای ایجاد افکت سه‌بعدی چیده شدند.

مثال:

The patterns were arranged helicoidally for a 3D effect.

معنی(example):

نوارها در برج به صورت هلیکوییدالی قرار داشتند.

مثال:

The stripes on the tower were positioned helicoidally.

معنی فارسی کلمه helicoidally

: معنی helicoidally به فارسی

هلیکوییدالی، به گونه‌ای که به شکل مارپیچ یا پیچیده باشد.