معنی فارسی heliskied
B1هلیاسکی کردن به معنای انجام ورزش اسکی در نقاط دور افتاده با استفاده از هلیکوپتر است.
The action of skiing in remote areas accessed by helicopter.
- verb
verb
معنی(verb):
To ski down a mountain or glacier that has been reached by helicopter rather than a normal ski lift.
example
معنی(example):
او زمستان گذشته برای اولین بار هلیاسکی کرد.
مثال:
He heliskied for the first time last winter.
معنی(example):
بعد از اینکه او هلیاسکی کرد، نتوانست دربارهاش صحبت کردن را متوقف کند.
مثال:
After she heliskied, she couldn't stop talking about it.
معنی فارسی کلمه heliskied
:
هلیاسکی کردن به معنای انجام ورزش اسکی در نقاط دور افتاده با استفاده از هلیکوپتر است.