معنی فارسی hellenization
C1فرایند تأثیرگذاری فرهنگ یونان بر دیگر فرهنگ‌ها و زبان‌ها.
The process by which non-Greek cultures were influenced by Greek culture.
- NOUN
example
معنی(example):
هلنیزه کردن منطقه به گسترش زبان و آداب و رسوم یونانی منجر شد.
مثال:
Hellenization of the region led to the spread of Greek language and customs.
معنی(example):
روند هلنیزه کردن سنت‌های محلی را متحول کرد.
مثال:
The process of hellenization transformed local traditions.
معنی فارسی کلمه hellenization
:
فرایند تأثیرگذاری فرهنگ یونان بر دیگر فرهنگ‌ها و زبان‌ها.
