معنی فارسی hellhole
B1جایی بسیار بد یا ناراحتکننده، معمولاً برای توصیف یک مکان نامطلوب یا گیجکننده.
A very unpleasant, chaotic, or horrible place.
- noun
noun
معنی(noun):
A place of intense hatred, misery, or turmoil.
example
معنی(example):
این مکان یک جهنم است.
مثال:
This place is a hellhole.
معنی(example):
بعد از طوفان، در بیرون مانند یک جهنم به نظر میرسید.
مثال:
After the storm, it looked like a hellhole outside.
معنی فارسی کلمه hellhole
:
جایی بسیار بد یا ناراحتکننده، معمولاً برای توصیف یک مکان نامطلوب یا گیجکننده.