معنی فارسی hellishly
B1به معنای بسیار بد یا شدید، به نوعی وضعیت یا وضعیتی که تحمل آن دشوار است.
Hellishly describes something that is extremely bad or difficult to endure.
- ADVERB
example
معنی(example):
هوا در تابستان به طور جهنمی داغ بود.
مثال:
The weather was hellishly hot during summer.
معنی(example):
او به طور جهنمی کار کرد تا به مهلت برسد.
مثال:
He worked hellishly to meet the deadline.
معنی فارسی کلمه hellishly
:
به معنای بسیار بد یا شدید، به نوعی وضعیت یا وضعیتی که تحمل آن دشوار است.