معنی فارسی helminths

B2

نماتودها، کرم‌های انگل که در بدن میزبان زندگی کرده و از آن تغذیه می‌کنند.

Parasitic worms, belonging to the category of helminths, that live in hosts.

noun
معنی(noun):

A parasitic worm; a fluke, tapeworm, or nematode.

example
معنی(example):

نماتودها کرم‌های انگلی هستند که می‌توانند انسان‌ها و حیوانات را آلوده کنند.

مثال:

Helminths are parasitic worms that can infect humans and animals.

معنی(example):

پزشکان می‌توانند برای درمان عفونت‌های نماتود دارو تجویز کنند.

مثال:

Doctors can prescribe medications to treat helminth infections.

معنی فارسی کلمه helminths

: معنی helminths به فارسی

نماتودها، کرم‌های انگل که در بدن میزبان زندگی کرده و از آن تغذیه می‌کنند.