معنی فارسی help key

B1

کلیدی در یک دستگاه برای فراخوانی یاری و کمک.

A key on a computer or device that provides assistance or information.

example
معنی(example):

اگر به کمک نیاز دارید، کلید کمک را فشار دهید.

مثال:

Press the help key if you need assistance.

معنی(example):

کلید کمک در صفحه کلید قرار دارد.

مثال:

The help key is located on the keyboard.

معنی فارسی کلمه help key

: معنی help key به فارسی

کلیدی در یک دستگاه برای فراخوانی یاری و کمک.