معنی فارسی hemagglutinating

B1

هم‌اگلوترینه‌کننده، اشاره به خاصیتی دارد که باعث چسبندگی سلول‌های قرمز خون به یکدیگر می‌شود.

Refers to the ability of a substance, especially a virus, to cause red blood cells to clump together.

example
معنی(example):

خاصیت هم‌اگلوترینه کننده ویروس به آن کمک می‌کند تا سلول‌ها را آلوده کند.

مثال:

The hemagglutinating property of the virus helps it infect cells.

معنی(example):

پژوهشگران در حال بررسی عوامل هم‌اگلوترینه کننده در پاتوژن‌های مختلف هستند.

مثال:

Researchers are examining the hemagglutinating factors in different pathogens.

معنی فارسی کلمه hemagglutinating

: معنی hemagglutinating به فارسی

هم‌اگلوترینه‌کننده، اشاره به خاصیتی دارد که باعث چسبندگی سلول‌های قرمز خون به یکدیگر می‌شود.