معنی فارسی hematothermal
B2هماتوهارمال به دما و تنظیم دمای خون اشاره دارد.
Relating to the regulation of temperature by blood.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هماتوهارمال به تنظیم دمای خون مربوط میشود.
مثال:
Hematothermal relates to blood temperature regulation.
معنی(example):
حیوانات مکانیزمهای هماتوهارمال متنوعی برای حفظ گرمای بدن دارند.
مثال:
Animals have various hematothermal mechanisms to maintain body heat.
معنی فارسی کلمه hematothermal
:
هماتوهارمال به دما و تنظیم دمای خون اشاره دارد.