معنی فارسی hemimetamorphous
B1حیات یا تغییر شکلی که بدون مرحله پیله (در مقابل تمام متامرف) رخ می‌دهد.
Describing organisms that undergo incomplete metamorphosis.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چرخه زندگی نیمه تغییر شکل برخی حشرات جالب است.
مثال:
The hemimetamorphous life cycle of some insects is fascinating.
معنی(example):
بسیاری از حشرات نیمه تغییر شکل هستند و به تدریج در طول زمان تغییر می‌کنند.
مثال:
Many bugs are hemimetamorphous, changing gradually over time.
معنی فارسی کلمه hemimetamorphous
:
حیات یا تغییر شکلی که بدون مرحله پیله (در مقابل تمام متامرف) رخ می‌دهد.
